loading...
دانلود رایگان فارسی
دانلود فا بازدید : 177 یکشنبه 30 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

 

مادر: احمد! اگر من به تو ۱۰ تا بادام بدهم که آنها را به طور مساوی با جواد تقسیم کنی، چند تا به او می دهی؟
احمد: سه تا!
مادر: ببینم! مگر تو حساب کردن بلد نیستی؟
احمد: چرا مامان من بلدم، ولی جواد که بلد نیست!

 

احمد: مامان! اجازه می دهی بروم با اکبر بازی کنم؟
مادر: نه پسرم، اکبر بچه خوبی نیست. آدم باید همیشه با دوست بهتر از خودش بازی کند.
احمد: پس اجازه بدهید اکبر بیاید با من بازی کند!

به ترکه میگن سفر حج چطور بود میگه خیابونا تمیز ، برجاش بلند ، ماشینا آخرین مدل. البته یه جای زیارتی هم داشت که شلوغ بود نرفتم.

به غضنفر میگن شنیدیم آدم شدی! غضنفر میگه: نامردا شایعه كردن!

غضنفر با ذوق به دوستش میگه : بالاخره بعد از 2 سال این پازل رو حلش کردم! دوستش میگه 2 سال زیاد نیست؟ لره میگه: نه بابا رو جعبش نوشته 7 تا 10 سال !

به غضنفر میگن سفر حج چطور بود ؟ میگه خیلی سنگ به سر و صورتم خورد ولی بالاخره بوسیدمش!

جعبه سیاه سی130 پیدا شد : توش غضنفر به خلبان میگه آقا سه راه آذری پیاده میشم !

غضنفر دكمه ای پیدا كرد و برد پیش خیاط. - آقا میخوام برای این دكمه یك كت بدوزید!!!

جوک های خنده دار

دوتا غضنفر تصمیم میگیرن فارسی صحبت كنن اولی میگه پاشو دومی نمیپاشم اولی جواب میده نگو نمیپاشم بگو پاشیده نمی شوم.

تركه ادعای پیغمبری میكنه . بهش میگن خوب كتابت كو ؟ میگه ، فعلا جزوه میگم بنویسید تا بعد ...!!!

یارو تلویزیون رو روشن میكنه  كانال 1: قرآن.  كانال 2: قرآن.  كانال 3:قرآن.  كانال 4: قرآن.  كانال 5: قرآن. پا میشه تلویزیون رو میبوسه میذاره رو طاقچه!

یه تركه موبایل ّاسم نویسی میكنه!بعد میگه خدا كنه نوكیا در بیاد.

برچسب ها جوک ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 63
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 187
  • باردید دیروز : 37
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 766
  • بازدید ماه : 1,647
  • بازدید سال : 7,761
  • بازدید کلی : 198,404